زن ،زندگی ،آزادی
خیزش جدید مردم ایران در واکنش به قتل فجیع مهسا امینی توسط گشت ارشاد با سرعت در حال گسترش است. شهرها یکی پس از دیگری به این موج میپیوندند و لایههای گوناگون آن را تقویت میکنند. قدرت و شتاب گسترش این جنبش که با روحیهی تهاجمی مردم نمود چشمگیری یافته به واقع لحظه به لحظه افزایش مییابد و به نظر نمیرسد که سر ایستادن داشته باشد. اما شور و هیجان نباید مانع قضاوت منطقی و عقلانی شود. لحظهای مکث و نگریستن به آنچه که طی کردهایم و نگاه به پیش روی این امکان را میدهد که دریابیم این جنبش همانند جنبشهای چند سال اخیر بهویژه خیزشهای ۹۶ و ۹۸ با چه نقاط ضعف و قوتی همراه است، در بطن خود و ضمن گسترشی که مییابد چه امکاناتی را دربردارد و این امکانات چگونه میتواند بر خود این جنبش و روند آن تأثیر بگذارد. شعار مرکزی و عامل وحدتبخش خیزش کنونی در عبارت زیبای «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) تبلور یافته است. این شعار که ریشه در تاریخ مبارزات رهاییبخش در خاورمیانه بهویژه منطقهی کردستان دارد، گویی چکیدهی تضادهای دیرینهای است که بخش اعظم مردم ایران در خلال چهل و چهار سال حکومت اسلامی با آن م